دانشگاههای کارآفرین

«مهمترین سرمایهگذاری اجتماعی، آموزش مردم آن جامعه است. ما از فقدان آموزش خوب رنج میبریم: پیشرفت جامعه درگرو آموزش مناسب است» (دونالد جانسون)
دانشگاههای کارآفرین و پویا دانشگاههایی هستند که به ارائه خدمات کارآفرینی بپردازند و در جهت تلفیق ارزشهای تخصصی و مدیریتی تلاش کنند. هدفمند کردن فعالیتها، ایجاد توازن میان پژوهش، آموزش و خدمات اجتماعی و تنوع در تأمین بودجه، ازجمله ویژگیهای دانشگاههای پویا است.
یونسکو در چشمانداز آموزش عالی قرن 21، دانشگاههای نوین را بدینصورت توصیف کرده است: «دانشگاه نوین مکانی است که در آن، مهارتهای کارآفرینی آموزش عالی بهمنظور تسهیل قابلیتهای فارغالتحصیلان و در راستای کارآفرینی توسعه و گسترش مییابد».
پروفسور کوازلو ناتال معاون دانشگاه آفریقای جنوبی اظهار میکند که: خلاقیت و کارآفرینی برای توسعه ملل موضوعی بود که دانشگاهها باید برای دستیابی به آن تلاش میکردند، اما دانشگاهها با فرمولهای کمکهای مالی به دنبال افزایش رتبه مطالعاتی خود در کشور بودند دو درنتیجه دورنمای آنچه بهعنوان ساخت ملت و جامعه مطرح است را از دست دادند.
دانشگاه دیگر جایگاهی صرفاً برای یادگیری و پژوهش و تحقیق نیست، درواقع دانشگاه فارغالتحصیلانی را به جامعه معرفی میکند که دانش را در کنار پژوهشهای کاربردی بهکارگیرند و با خلاقیت کارآفرینی کنند. صدها سال پیش، دانشگاهها به دنبال آموزش دانشگاهی برای افراد ممتاز در جامعه بودند؛ اما امروزه به دنبال ارائه افرادی مناسب برای محیط کار هستند.
روپک در این خصوص اظهار میکند دانشگاه باید بهعنوان جایگاهی برای کارآفرینی تبدیل شود و به فعالیتهای کارآفرینانه تبدیل شود و مشارکت دانشگاه با محیط درونی و بیرونی از الگوهای کارآفرینی پیروی کند.
دانشگاههای کارآفرین با توجه به رسالت خود نقش تدریس، پژوهش، پشتیبانی از خلاقیت و نوآوری دارند. توسعه کارآفرینی کشور بخش جداییناپذیر از وظایف دانشگاهها است. علاوه بر آموزش نیروی کار متخصص و خلق دانش، نقشهای از قبیل ایجاد خلاقیت، ارائه کارآفرینان به جامعه، حل مشکلات کشور، ایجاد سیستم یادگیری در طول عمر، آموزش نیروی متخصص برای تدریس و مشورت در خصوص کارآفرینی، حمایت علمی، توسعه شبکههای کارآفرینی، ایجاد کسبوکارهای مبتنی بر فناوری بر عهده دانشگاههای نوین و پویا است.
ضرورت کارآفرینی در دانشگاهها
فناوری دارای سه وجه دانش، روش و ابزار است. تحول در هر یک از ابعاد این مثلث، دو بعد دیگر را نیز متحول میکند. کارآفرینی بهعبارتدیگر عبارت است از مهندسی ابعاد این مثلث. مدیران در تلاش هستند که در درون یک مثلث از قبل تشکیلشده به فعالیت بپردازند، اما کارآفرینان میکوشند ابعاد این مثلث را تغییر دهند. مثلث فناوری بهندرت قابل انقباض است، جز در مواردی که روشها ممکن است سیر انحطاطی پیدا کنند که ضلع روش کوچک میشود و بنابراین توانمندی فناوری کاهش مییابد. در عموم موارد بعد دانش یا ابزار رو به گسترش است، بنابراین مساحت مثلث را افزایش میدهد و مساحت مثلث شاخص گسترش فناوری است. کارآفرین مدیریتی است که علاوه بر داشتن دانش و تجربه، ابتکار عمل نیز هست و این خلاقیت و نوآوری دارای ریسکپذیری است.
جهانیشدن کسبوکارها، حمایت از کارآفرینی در کشورها را به امری مهم تبدیل کرده است. ایجاد پایگاههایی برای خلق ثروت توسط کارآفرینان به سود جوامع خواهد بود. ایجاد این پایگاهها، انتقال فناوری از مراکز علمی به بازار و به کار گماشتن دانشجویان نوآور را تسهیل مینماید. درواقع کارآفرینان برای عملی ساختن ایدههای خود با مشکلات بسیاری مواجه هستند. ازیکطرف، سرمایهگذاران فرصت شنیدن این ایدههای برتر و کاربردی را ندارند و از طرفی دیگر، سرمایههای خود را در پروژههای عظیم هزینه خواهند کرد. نقش دانشگاهها بهعنوان مرکز پشتیبانی از کارآفرینان ضروری است. این مرکز بهعنوان پل ارتباطی بین سرمایهگذاران و کارآفرینان هستند.